خوانشی از دو بیانیه در باب خصال و شخصیت شهیدمحمد منتظری
عمری در شکنجههای روحی از سوی بدخواهان
علی احمدی فراهانی؛ تاریخپژوه
آنچه در این مختصر باز خواهیم خواند، مفاد 2بیانیه سیاسی درباره شهید محمد منتظری و در باب خصال و رفتارهای او است. بیانیه نخست که در 27شهریورماه 57، بر قلم پدرش آیتالله حسینعلی منتظری و در پی چالشهای آن روحانی مبارز با دولت موقت برای سفر به لیبی جاری شده است، او را مبتلا به «بیماری عصبی»، «کوفتگی شدید اعصاب»، «مشغول به کارهای بیرویه»، «جنجالآفرین» و «نیازمند معالجه» خوانده است. این توصیفات پدر از فرزند، تا مدتها اسباب طعنه مخالفان به آن مجاهد پرتلاش بود و بهعنوان حربهای علیه او استفاده میشد. فرازهایی از این بیانیه، به قرار ذیل است:
«فرزند اینجانب از ابتدای مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خمینی، در متن مبارزات قرار داشت و در این راه چقدر زندان و شکنجه و آوارگی تحمل نمود و در داخل و خارج کشور، دائما برای پیشبرد انقلاب تلاش میکرد و به شهادت دوستان نزدیکش، گاهی میشد که روزهای متوالی از خواب و خوراک و استراحت بازمیماند. بر اثر همین شیوه و به علاوه ضربههای روحی مداوم و نابسامانیهای حاکم بر جو ایران، پس از پیروزی انقلاب دچار نوعی بیماری عصبی و کوفتگی شدید اعصاب شده و تصور میکند که با دست زدن به کارهای بیرویه و جنجالآفرین به مقصد و هدف خود دست خواهد یافت. کنترل و مهار کردن و معالجه او، همواره فکر مرا مشغول کرده و تاکنون چند مرتبه دست به اقداماتی زدهام و حتی اخیرا مدتی وی را برای معالجه اجبارا در قم نگاهداشتم، ولی متأسفانه اقدامات من سودی نبخشید و در این میان عدهای فرصتطلب که همیشه میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند، از این موقعیت سوءاستفاده کرده و او را تحریک میکنند تا دست به کارهای جنجالی بزند و خوراکی برای تبلیغات دشمنان گردد... من از دولت و نیز همه دوستان و علاقهمندان و افراد مسلمان تقاضا دارم، اگر میتوانند با اینجانب تشریک مساعی فرمایند تا بلکه او را حاضر به معالجه و استراحت نمایند. به امید اینکه این عنصر پرتلاش و فعال پس از سالها تحمل رنج و زحمت، به یاری خدای متعال بهبود یافته و بار دیگر به صحنه مبارزات بازگشته، خدمتگزار دین و کشور گردد... .»
بیانیه دوم اما، در پی شهادت محمد منتظری و از سوی امامخمینی(ره) صادر شد. بنیانگذار جمهوری اسلامی در این تسلیت نامه، آن مبارز دیرپا را «فرزند اسلام و قرآن» خواندند و تأکید کردند: او عمری در زجرها و شکنجهها و از آن بدتر، شکنجههای روحی از طرف بدخواهان به سر برده است. ابراز اعتماد امام(ره) به محمد نه صرفا در پی شهادت او که در ارائه ماموریت بازدید از زندانها، در پی ادعای بنیصدر مبنی بر وجود شکنجه در این مراکز، نیز خود را نشان داد:
حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای منتظری (دامت برکاته).
گرچه تمام شهیدان انقلاب و شهیدان عزیز و معظم یکشنبه شب، از برادران ما و شما بودند و ملت قدرشناس برای آنان به سوگ نشستند و دشمنان اسلام در شهادت آنان شاد و اسلام عزیز سرافراز است لکن از فرزند عزیز شما شناختی دارم که باید به شما با تربیت چنین فرزندی تبریک بگویم. او از وقتی که خود را شناخت و در جامعه وارد شد، ارزشهای اسلامی را نیز شناخت و با تعهد و انگیزه حساب شده وارد میدان مبارزه علیه ستمگران گردید. او با دید وسیعی که داشت، سعی در گسترش مکتب و پرورش اشخاص فداکار مینمود. محمد شما و ما، خود را وقف هدف[کرده بود] و برای پیشبرد آن سر از پا نمیشناخت. شما فرزندی فداکار و متعهد و متفکر و هدفدار تسلیم جامعه کردید و تقدیم خداوند متعال. او فرزند اسلام و فرزند قرآن بود. او عمری در زجرها و شکنجهها و از آن بدتر، شکنجههای روحی از طرف بدخواهان به سر برد. او به جوار خداوند متعال شتافت و با دوستان و برادران خود راه حق را طی کرد. خدایش رحمت کند و با موالیانش محشور فرماید. از خداوند متعال برای جنابعالی و بازماندگان این فرزند برومند اسلام صبر و اجر خواهانم... .»